سلام روزگار.... (ازدست عزیزان چه بگویم گله ای....)
| ||
|
زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت: چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی؟
موضوعات مرتبط: خواندنی ، ، برچسبها: زن وشوهری بیش از 60 سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتند. آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند. در مورد همه چیز با هم صحبت می کردند و هیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند مگر یک چیز؛ یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند و در مورد آن هم چیزی نپرسد.
موضوعات مرتبط: داستان عشقی، ، برچسبها:
اگر مي خواهي پس از مرگ فراموش نشوي
، يا چيزي بنويس كه قابل خواندن باشد،
يا كاري كن كه قابل نوشتن باشد موضوعات مرتبط: دکتر شریعتی، ، برچسبها:
نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن ...
موضوعات مرتبط: مطالب عاشقانه، ، برچسبها:
اینگونه نگاه کنيد...
موضوعات مرتبط: خواندنی ، ، برچسبها: ادامه مطلب
روزی مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می کرد که زیبا ترین قلب را درتمام آن منطقه دارد.
جمعیت زیاد جمع شدند. قلب او کاملاً سالم بود و هیچ خدشهای بر آن وارد نشده بود و همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تاکنون دیدهاند. مرد جوان با کمال افتخار با صدایی بلند به تعریف قلب خود پرداخت.
موضوعات مرتبط: داستان اموزنده، ، برچسبها: ادامه مطلب
روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند ...
موضوعات مرتبط: داستان اموزنده، ، برچسبها:
موضوعات مرتبط: خواندنی ، ، برچسبها: ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: داستان اموزنده، ، برچسبها:
موضوعات مرتبط: داستان عشقی، ، برچسبها:
چشم عیب از مردمان بردار و عیب خود نگر
هر که عیب خویش بیند، از همه بیناترست . . . . آب نخواسته دادن همیشه مراد نیست ، گاه آب می دهند تا قربانی ات کنند . . .
موضوعات مرتبط: خواندنی ، ، برچسبها: ادامه مطلب
هرچیز را که نگهبان بیشتر بود، استوارتر گردد مگر راز موضوعات مرتبط: خواندنی ، ، برچسبها: ادامه مطلب خوش به حالت تکه سنگ که نداری دل تنگ . حســـودیم میشه به تـو بی صـــدایی و یکرنگ دل عاشــق نــداری تا پیش کس جـا بذاری . تا با غــم بشــکننش از چشــات خون بباری
عشق کلید شهر قلب است به شرط آن که قفل دلت هرز نباشد که با هر کلیدی باز شود
موضوعات مرتبط: خواندنی ، ، برچسبها: از خداوند خواستم تا غرور را از من بگيرد. گفت:« نه! بازگرفتن غرور کار من نيست..بلکه اين تويی که بايد آن را ترک کنی.» گفتم پس کودکان و انسانهای معلول را شفا ببخش. گفت:« نه! روح کامل است و جسم زودگذر..مهم روح آنهاست برايم.» خدايا به من شکيبايی عطا فرما. گفت:« نه! شکيبايی دستاورد رنج است..به کسی عطا نميشود.آن را بايد بدست آورد.» پس به من سعادت ببخش ای بخشنده بزرگ. گفت:« نه! بازهم نه!خود بايد متعالی شوی..اما تورا ياری ميدهم تا به ثمر بنشينی
موضوعات مرتبط: داستان اموزنده، ، برچسبها:
عاشق بی انتظار مادر
تند رفتن که نشد مردی / عشق است که برگردی
موضوعات مرتبط: مطالب مفید و اموزنده، ، برچسبها: ادامه مطلب |
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |