سلام روزگار....
(ازدست عزیزان چه بگویم گله ای....)
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

welcome to powerclassic

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ساحل نشین اشک و آدرس powerclassic.10r.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.با تشکر از شما میثم مدیر وبلاگ. powerclassic.orq.ir powerclassic.10r.ir powerclassic.loxblog.com






موضوعات مرتبط: خواندنی ، ،
برچسب‌ها:
[ 27 / 12 / 1394برچسب:, ] [ 9:13 PM ] [ meysam ]


موضوعات مرتبط: خواندنی ، ،
برچسب‌ها:
[ 27 / 12 / 1394برچسب:, ] [ 9:13 PM ] [ meysam ]

خیلی ها دوست دارند جای آدم معروف ها
سیاستمدارها
و یا دکتر مهندس ها باشند
من اما
دلم میخواهد جای کسی باشم
که تو
عزیزم صدایش میزنی...


موضوعات مرتبط: حرف حساب، ،
برچسب‌ها:
[ 27 / 12 / 1394برچسب:, ] [ 9:13 PM ] [ meysam ]

 

   

      

 


موضوعات مرتبط: مختلف، ،
برچسب‌ها:
[ 25 / 12 / 1394برچسب:, ] [ 3:38 PM ] [ meysam ]

شنیدے کہ میگن :

اونے کہ گریہ مے کنہ ، یہ درد داره.

اما اونے کہ میخنده هزار تا!

من میگم :

اونے کہ میخنده هزار تا درد داره

ولے اونے که گریه میکنه

بہ هزار تا از دردهاش خندیده ,

اما جلوے یکیشون بدجورے کـــــــــــم آورده...


موضوعات مرتبط: حرف حساب، ،
برچسب‌ها:
[ 16 / 12 / 1394برچسب:, ] [ 9:2 PM ] [ meysam ]

داشتم برگه های دانشجوهامو صحیح میکردم....
.
یکی از برگه های خالی حواسمو به خودش جلب کرد...
.
به هیچ کدام از سوال ها جواب نداده بود. ...
.
فقط زیر سوال آخر نوشته بود: .
«نه بابام مریض بوده، نه مامانم، همه صحیح و سالمن شکر خدا. تصادف هم نکردم، خواب هم نموندم، اتفاق بدی هم نیفتاده. دیشب تولد عشقم بود. گفتم سنگ تموم بذارم براش. بعد از ظهر یه دورهمی گرفتیم با بچه ها. بزن و برقص. شام هم بردمش نایب و یه کباب و جوجه ترکیبی زدیم. بعد گفت: بریم دربند؟ پوست دست مون از سرما ترک برداشت ولی می ارزید. مخصوصن باقالی و لبوی داغ چرخی های سر میدون. بعدش بهونه کرد بریم امامزاده صالح دعا کنیم به هم برسیم. رفتیم. دیگه تا ببرمش خونه و خودم برگردم این سر تهرون، ساعت شده بود یک شب. راست و حسینی حالش رو نداشتم درس بخونم. یعنی لای جزوتم باز کردما، اما همش یاد قیافش می افتادم وقتی لبو رو مالیده بود رو پک و پوزش. خنده ام می گرفت و حواسم پرت می شد. یهویی هم خوابم برد. بیهوش شدم انگار. .
حالا نمره هم ندادی، نده. فدا سرت. یه ترم دیگه آوارت میشم نهایتش. فقط خواستم بدونی که بی اهمیتی و این چیزا نبوده. یه وقت ناراحت نشی.»
.

چند سال بعد، تو یک دانشگاه دیگر از پشت زد روی شانه ام.گفت:
. «اون بیستی که دادی خیلی چسبید»...
.  گفتم: «اگه لای برگه ات یه تیکه لبو می پیچیدی برام بهت صد می دادم بچه.»...
.  خندید و دست انداخت دور گردنم. گفت: «بچمون هفت ماهشه استاد. باورت میشه؟» ...
.

عکسش را از روی گوشیش نشانم داد. خندیدم. .

گفت: «این موهات رو کی سفید کردی؟ این شکلی نبودی که.»...
.  نشستم روی نیمکت فلزی و سرد حیاط. .
نشست کنارم. .
دلم میخواست براش بگویم که یک شبی هم تولد عشق من بود که خودش نبود، دورهمی نبود، نایب نبود، دربند نبود، امامزاده صالح نبود،...... .

فقط سرد بود


موضوعات مرتبط: خواندنی ، ،
برچسب‌ها:
[ 16 / 12 / 1394برچسب:حرف حساب, ] [ 9:2 PM ] [ meysam ]

پهلوونی و مشتی گری یعنی
وقتی میری تو محل ،ناموس مردم احساس امنیت بکنه،یعنی بچه یتیمای محل عمو صدات کنن ،یعنی وقتی اسمت میاد ،ارازل و اوباش کرکرشونو از ترس بکشن پایین ،

یعنی اهل محل وقتی میبیننت دلشون قرص بشه که یه نره شیر تو محلشونه نه یه کفتار لاش خور صفت که دنبال ناموس مردمه....!!!
یعنی تو اوج قدرت ،هیچ مظلومی ازت نترسه.
 یعنی وقتی  میگی یاااااعلی ،همه از ته دل بگن علی یارت...!!!
اینا که گفتم یعنی پوریای ولی ،یعنی مفرد قلندر ،
یعنی آقا تختی، یعنی طیب، یعنی رسول ترک ،
نه یه مش جوجه  که اگه آرایشگرشون ابروشونو بد برداشت ،شکست عاطفی میخورن.
آره داداشم ،اینا پهلوون و مشتی که هیچ ،لاتم نیستن ،
اینا شکلاتن.....!!!


موضوعات مرتبط: حرف حساب، ،
برچسب‌ها:
[ 16 / 12 / 1394برچسب:حرف حساب"پهلوانی, ] [ 9:2 PM ] [ meysam ]

 جماعت ما مینالن از ڪمبود دختر پاڪ

داداش قبل اینڪہ دنبال فاطمہ باشے

 خودت⬅️علی➡️ باش


موضوعات مرتبط: حرف حساب، ،
برچسب‌ها:
[ 16 / 12 / 1394برچسب:حرف حساب, ] [ 9:2 PM ] [ meysam ]

پسر:عشقم یه عکس خوشگل از خودت واسم بفرست

دختر:چشم ولی تو محض احتیاط یه عکس از خواهرت واسم بفرست عشقم

           شیطان سر پا ایستاده بود

 

            سیگارش را خاموش کرد


              و کف مرتبی برای دختر زد

پسر بدون معطلی عکس اون یکی دوست دخترش رو واسه دختر فرستاد

            شیطان مبهوت مانده بود از کار این 2 خلقت

دختر:وای مرسی عزیزم الان عکسمو واست ایمیل میکنم. و عکس دوست دختر برادرش را فرستاد.

پسرک خوشحال وقتی ایمیلشو باز کرد عکس خواهرشو دید

           شیطان نگاهی به آسمان کرد و گفت:
              
 خدایا روزگار بندگانت را ببین

میگن با هر دستی بدی با همونم میگیری... ناموس مردم رو به بازی نگیرین تا ناموس خودتون محفوظ باشه


موضوعات مرتبط: حرف حساب، ،
برچسب‌ها:
[ 16 / 12 / 1394برچسب:حرف حساب, ] [ 8:55 PM ] [ meysam ]

پدری بودکه دخترشو میفروخت.

ی روزدختره فرارمیکنه وبه شیخی که حاکم اون شهربودپناه میبره

شیخ به دختره دلداری میده میگه نترس من مواظبت هستم

شب وقتی دختره میخوادبره تواتاقش بخوابه

میبینه شیخ بابدنی لخت ازدختره تقاضامیکنه که باهم شب روسرکنن

دختره ازکاخ فرارمیکنه توجنگل و یه کلبه میبینه

که کنارش چندتا پسر نشستن دارن مشروب میخورن

ساقی دختررو میارش کنارآتیش دختره باگریه همه چیزو تعریف میکنه

ساقی میگه نترس مابا توکاری نداریم برو توکلبه بخواب

دختره بیچاره باخودش میگه پدرم به من پدری نکرد،

شیخ هم خواست بهم تجاوزکنه حالامن توکلبه ی چندتاجوان مست تاصبح چه جوری بخوابم…  

        دختره خوابش میبره صبح وقتی بلند میشه

میبینه چندتاجوان خوابیدن و پتوهاشون رو کشیدن رو دختره

تا گرمش بشه که چشش می افته به ساقی

میبینه پیک عرق دستشه ویخ زده

ساقی تاصبح توسرمابیداربودتادختره درامان باشه

دختره میره پیش ساقی پیک روبرمیداره میگه

روزی اگرحاکم این شهرشوم.  

        خون صدشیخ فدای یک مست خواهم کرد. 

         درکعبه دومیخانه بناخواهم کرد.          تا نگویند ک مستان ز خدا بی خبرند...

"بسلامتی همه مستان بامعرفت"


موضوعات مرتبط: خواندنی ، ،
برچسب‌ها:
[ 16 / 12 / 1394برچسب:حرف حساب, ] [ 8:55 PM ] [ meysam ]

٭دختر٭وقتى ٭ناراحته ٭ميره ٭بغل ٭باباش
 
      ٭ولى ٭پسر
 
      ٭ميره ٭خيابون ٭واسه ٭خراب ٭کردن ٭ريه ٭هاش


موضوعات مرتبط: حرف حساب، ،
برچسب‌ها:
[ 16 / 12 / 1394برچسب:, ] [ 8:55 PM ] [ meysam ]

پسره  بغضش میترکہ
        میزنه زیره گریہ...
           دختره میگہ چرا
               گریہ میکنے زندگیم؟
                   پسره با هق هق میگہ:
                       کاش کور بودم دیروز
                          با اون پسره نمیدیدمت...
                              دختر:پسرخالم بود!
                                  پسر:پس چرا دستشو گرفتہ بودے؟
                                     دختر:چون مثل داداشمہ!
                                         پسر:پس چرا رفتے خونشون؟
                                  دختر:خب رفتم
                            خونه ے خالم دیگه
                     عشقم اینطورے نکن
                توروخدا...
         -پسره میگہ:
     تا حالا
نمیدونستم
     داداش من
        پسر خاله ے
           تو میشہ ... !!!
               تــُـــفْ بــِـْــه ایـــِــن
                   دُنـیـــــا....


برچسب‌ها:
[ 16 / 12 / 1394برچسب:, ] [ 8:55 PM ] [ meysam ]

لطفا از ریختن تیغ و اشیاء نوک تیز در کیسه های زباله پرهیز کنید
به فکر دست های کوچکی که در آن به دنبال چیزی میگردد هم باشید


درکش کمی سخته
 اما حقیقت داره.....


موضوعات مرتبط: حرف حساب، ،
برچسب‌ها:
[ 16 / 12 / 1394برچسب:حرف حساب, ] [ 8:55 PM ] [ meysam ]

مرحوم آیت الله اراکی درباره شخصیت والای میرزا تقی خان امیرکبیر فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت

مرحوم آیت الله اراکی درباره شخصیت والای میرزا تقی خان امیرکبیر فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت

پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟

با لبخند گفت: خیر

سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟

گفت: نه

با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟

جواب داد: هدیه مولایم حسین است!

گفتم: چطور؟

با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد.

آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.


موضوعات مرتبط: خواندنی ، ،
برچسب‌ها:
[ 16 / 12 / 1394برچسب:, ] [ 8:24 PM ] [ meysam ]


موضوعات مرتبط: عکس، ،
برچسب‌ها:
[ 16 / 12 / 1394برچسب:زندگی" عشق, ] [ 8:22 PM ] [ meysam ]


موضوعات مرتبط: عکس، ،
برچسب‌ها:
[ 13 / 12 / 1394برچسب:, ] [ 8:54 PM ] [ meysam ]

پارسال  1393/12/13 دقیقا یک همچین روزی پرنسس بابا  به دنیا اومد و زندگیم  رو پر از شادی و امید کرد

فردا هم تولد یک سالگیش هست امیدوارم همیشه شاد و سرحال و پر انرژی باشه

 

 

پرنسسم تولد یک سالگیت مبارک


موضوعات مرتبط: نجواها ی شبانه من، ،
برچسب‌ها:
[ 13 / 12 / 1394برچسب:زندگی, ] [ 8:34 PM ] [ meysam ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

خداوندا برای همسایه که نان مرا ربود، نان برای عزیزانی که قلب مرا شکستند، مهربان برای کسانی که روح مرا آزردند، بخشش و برای خویشتن خویش ، آگاهی و عشق می طلبم . . . به توکل نام اعظمت 'بسم الله الرحمن الرحیم' ******************************** باسلام من میثم مدیر وبلاگ powerclassic ورود شما رو به این وبلاگ خوش آمد میگم برای دسترسی به تمامی مطالب به موضوعات مراجعه کنید ******************************** يادت باشه هيچ وقت عاشق نشي ، اگه عاشق شدي اين حرف رو يادت نره يادمان باشد ، در عشق گر به وصال يار نائل آمديم ، شكر خدا را گوئيم و سجدۀ شكر، و گر سرنوشتمان چيزي جز دوري يار و وصال در خيال نبود از آن پس جايگاه جسم و روح و قلب عاشقمان جاييست كه آن را نامند ، گورستان ******************************** به سلامتی اونایی که... درد و دل همه رو گوش میدن...... اما معلوم نیست خودشون کجا درد و دل میکنن... سلامتی اونایی که به ظاهر آرومن ولی توی دلشون سونامی هست سلامتی اونایی که به پدر و مادرشون احترام میذارن و میدونن تو خونه ای که بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نمیشوند . . به سلامتی کسی که دید تو تاکسی بغلیش پول نداره ب راننده گفت :پول خورد ندارم واسه همه رو حساب کن....! سلامتي بيل! که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر مي‌شه سلامتی اونايی که بی کسن ولی ناکس نیستن.. سلامتیه همه اونایی که خطشون اعتباریه ولی معرفتشون دایمیه! به سلامتی دریا: نه به خاطر بزرگیش….. واسه یک‌رنگیش به سلامتی اشک که وقتی میاد طرف خالی می‌شه و بقیه پر سلامتی‌ اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی‌... انگشت کوچیکهٔ عشقمم نیستی سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه ترکمون کنن درکمون میکنن سلامتی اون دلی که هزار بار شکست ولی هنوزم شکستن بلد نیست به سلامتی دیوار که هر مرد و نامردی بهش پشت کرد و به هیشکی پشت نکرد به سلامتي اوني که باخت تا رفيقش برنده باشه سلامتی خودش، خودم و خودت. همه اونایی که دوستشون داریم و نمیدونن، دوستمون دارن و نمیدونیم ******************************** گاه دلتنگ میشوم .... دلتنگ تر از همه دلتنگی ها... گوشه ای می نشینم...... و حسرت ها را می شمارم... باختن ها را و صدای شکستن ها را... نمیدانم من کدام امید را نا امید کردم... کدام خواهش را نشنیدم... وبه کدام دلتنگی خندیدم ... که این چنین دلتنگم... ******************************** کسی که برای بودنت خدا را شکر نمی کند برای برگشتنت نیز دعا نخواهد کرد ******************************** گاهی خدا درها رو میبنده و پنجره ها رو قفل می کنه زیباست اگه فکر کنی شاید بیرون طوفانه و خدا میخواد از تو محافظت کنه ******************************** وقتي خاطره هاي آدم زياد ميشه ديوار اتاقشون پر عکس ميشه اما هميشه دلت واسه اوني تنگ ميشه که نميتوني عکسشو به ديوار بزني ******************************** صبورانه در انتظار زمان بمان هرچیز در زمان خودش رخ میدهد.باغبان حتی اگر باغش را غرق آب کند درختان خارج از فصل خود میوه نمیدهند! ******************************** دل کندن اگر آسان بود فرهاد به جای بیستون دل می کند نه کوه!! ******************************** زندگی با هم تلخیاش یه درس خوب بهم داد اونم اینه که رفیق اونی نیست که باهاش خوشی رفیق اونیه که بی اون داغونـــــــــــــــــــــی... ******************************** وقتی سکوت خدا را در برابر راز و نیاز دیدی ، نگو خدا با من قهر است ! او به همه کائنات فرمان سکوت داده تا حرف تو را بشنود پس حرف دلت را بگو ******************************** ایستادگی کن تا روشن بمانی شمع های افتاده خاموش می شوند ******************************** هميشه يادت باشه چيز ي كه امروز دار ي شايد آرزوي ديروزت بوده و بزرگترين آرزوي فردات . پس هميشه سعي كن قدر چيزي كه امروز داري رو خوب بدوني !!! ******************************** خداوند همه چيز را در يك روز نيافريده است پس چه چيز باعث شده كه من بينديشم كه مي توانم همه چيز را در يك روز بدست بياورم ******************************** بگذار آدمها تا ميتوانند سنگ باشند، تو از نژاد چشمه باش ******************************** اعتبار آدمها به حضورشان نیست به دلهره ای است که در نبودنشان درست می کنند . . . ******************************** زندگی کن ، حتی اگر بهترینهایت را از دست دادی چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر برایت میسازد ... ******************************** نسيم دانه را از دوش مورچه انداخت... مورچه دانه را دوباره بر دوشش گذاشت و به خدا گفت: " گاهي يادم ميرود که هستي ، کاش بيشتر نسيم مي وزيد... " ******************************** همیشه از فاصله ها گله میکنیم شاید یادمان رفته که در مشق های کودکی برای فهمیدن کلمات کمی فاصله هم لازم بود! ******************************** هر از گاهی دریا هوس میکنه به ساحلش سری بزنه مهم نیست ساحل تحویلش میگیره یا نه ، مهم اثبات وفاداریه دریاست ******************************** برای کسی بسوز که برای خاموش کردنت از اشکش مایه بذاره . . . ******************************** به قول مرشد دل بی درد وجود نداره اگه باشه یک تیکه گوشته اگه تلاطم نداشته باشه میشه لجن مومنه که باید روزی هفتاد تا درد بکشه ******************************** ای شقایق ما جماعت هر چی میکشیم از خودمونه بیاموزیم اگر کسی یادمان نکرد یادش کنیم شاید او تنها تر از ما باشد ******************************** meysam3572@yahoo.com meysam3572@gmail.com
آرشيو مطالب
مهر 1396
شهريور 1396 مرداد 1396 آبان 1395 مهر 1395 شهريور 1395 تير 1395 اسفند 1394 آذر 1394 آبان 1394 مهر 1393 مرداد 1393 خرداد 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آذر 1392 ارديبهشت 1392 اسفند 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390 آذر 1390 آبان 1390 مهر 1390 شهريور 1390 مرداد 1390 تير 1390 خرداد 1390 ارديبهشت 1390 فروردين 1390 اسفند 1389 بهمن 1389
امکانات وب