سلام روزگار.... (ازدست عزیزان چه بگویم گله ای....)
| ||
|
موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها: آن عاشقان شرزه كه با شب نزيستند
رفتند و شهر خفته ندانست كيستند
فريادشان تموج شط حيات بود
چون آذرخش در سخن خويش زيستند
مرغان پر گشوده ي طوفان كه روز مرگ
دريا و موج و صخره بر ايشان گريستند
مي گفتي اي عزيز ! سترون شده ست خاك
اينك ببين برابر چشم تو چيستند
هر صبح و شب به غارت طوفان روند و باز
باز آخرين شقايق اين باغ نيستند
موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها:
از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست غمدیده ترین عابر این خاک منم من جز بارش خون چشم مرا مشغله ای نیست در خانه ام آواز سکوت است ، خدایا مانند کویری که در آن قافله ای نیست می خواستم از درد بگوییم ولی افسوس در دسترس هیچکسی حوصله ای نیست شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد هرچند از این ذهن پریشان گله ای نیست موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها:
لحظه ی با تو بودن روبه دو عالم نفروشم روز تقسیم غم عشق خورده این قرعه به نامم که بشم خماره عشق وتو بریزی می به جامم اون روزی که ذات یزدان به همه عقل اعطا کرد من و مجنون آفرید وبه غم تو مبتلا کرد الهی یه روز بیاد که من با خون وضو بگیرم رخصتم بدی همیشه واسه اون چشات بمیرم غم عشقت می زنه موج توی عمق چشم خیسم اسم تو رو تا همیشه روی قلبم می نویسم اگه لحظه ای نباشی زندگی به من حرومه بی تو ای بهار قلبم کاره عاشقی تمومه همدم تموم شبهام خاطرات اون نگاته یه اشاره کن ببینی سر و جونم به فداته
موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها:
بیا با من مدارا کن که من مجنونم و مستم اگر از عاشقی پرسی بدان دلتنگ آن هستم بیا با من مدارا کن که دل غمگین و جان خستم اگر از درد من پرسی بدان لب را فرو بستم بیا از غم شکایت کن که من هم درد تو هستم بیا شکوه از دل کن که من نازک دلی خستم جدایی را حکایت کن که من زخمی آن هستم اگر از زخم دل پرسی برایش مرحمی بستم مجنونم و مستم به پای تو نشستم آخر ز بدیهات بیچاره شکستم برو راه وفا آموز که من بار سفر بستم دگر اینجا نمی مانم رهایی از وفا جستم برو عشق از خدا آموز که من دل را بر او بستم نمی خواهم تو را دیگر بدان از دام تو رستم مجنونم و مستم به پای تو نشستم آخر ز بدیهات بیچاره شکستم مجنونم و دل را به چشمان تو بستم هشیار شدم آخر از دام تو جستم مجنونم و مستم عاشقم و خستم موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها: [ 23 / 2 / 1391برچسب:شعر"شعرعاشقانه", ] [ 1:56 AM ] [ meysam ]
چته گریه می کنی دل شکسته
موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها: شادمهر عقیلی
مسافره خسته ی من بار سفرو بسته بود
تو خلوته ایینه ها ب انتظار نشسته بود
میخواس ک از اینجا بره ولی نمیدونس کجا
دلش پراز گلایه بود ولی نمیدونس چرا !!!
دفتر خاطراتشو رو تاخچه جا گذاشت و رف
عکسای یادگاریشو برای ما گذاشتو رف
دل ک ب جاده میسپرد کسی اونو صدا نکرد
نگاهه عاشقونگی برای اون دعا نکرد !!
حالا دیگه توغربتش ستاره سر نمیزنه
تو لحظه های بی کسیش پرنده پر نمیزنه
با کوله بار خستگیش تو جاده های خاطره
مسافره خسته ی من ی عمره ک مسافره
موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها: هایده سیاه چشمونسیاه چشمون چرا تو نگات دیگه اوون همه وفا نیس ؟ سیاه چشمون بگو نکنه دلت دیگه پیش ما نیس؟ پریشونت شدم میدونی واست همه چیمو باختم واسه دوست داشتنت طاقتم دیگه بیشتر از اینا نیس تو این غربتی ک هستم دارم میمیرم حالیت نیس بازم دستتو تو دستم میخوام بگیرم حالیت نیس
موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها:
چه دردیست در میان جمع بودن ولی در گوشه ای تنها نشستن برای دیگران چون کوه بودن ولی در چشمه خود آرام شکستن برای هر لبی شعری سرودن ولی لبهای خود همواره بستن به رسم دوستی دستی فشردن ولی با هر سخن قلبی شکستن به نزد عاشقان چون سنگه خاموش ولی در بطنه خود غوغا نشستن به من هر دم صدای دل رند بانگ چه خوش باشد از این غم خانه رستن چه دردیست در میان جمع بودن ولی در گوشه ای تنها نشستن موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها: من ترانه می سرایم موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها:
موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها: موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها: دلخوش عشق شما نیستم من ای اهل زمین موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها: خسته ام دیگر ازین فریاد ها موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها:
موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها:
مانده ام سر در گریبان
موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها: من نه عاشق بودم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من موضوعات مرتبط: شعر، ، برچسبها:
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |