سلام روزگار....

سلام روزگار....
(ازدست عزیزان چه بگویم گله ای....)
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

welcome to powerclassic

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ساحل نشین اشک و آدرس powerclassic.10r.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.با تشکر از شما میثم مدیر وبلاگ. powerclassic.orq.ir powerclassic.10r.ir powerclassic.loxblog.com





 

آخرین باری که کسی کاری در حقتان انجام داد که اصلاً دوست نداشتید کی بود

 

 

 

اصلاً خوشایند نبود، نه؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شاید آن فرد چیزی درموردتان گفت که درست نبود و الان اعتبار شما را پیش رئیستان از بین برده است. یا شاید کسانی که تصور می‌کردید دوستتان هستند، دیگر مثل قبل دوستانه رفتار نمی‌کنند. و دلیل آن این است که کسی چیزی درمورد شما پیش آنها گفته است. چیزی که اصلاً درست نبوده و حقیقت نداشته است. انتقام یا بخشش؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اما ممکن است چیزی که درمورد شما گفته‌اند درست هم باشد. شما فکر می‌کردید که آن یک راز است. و هیچ دلیلی نداشته است که کسی درمورد آن راز شما چیزی بفهمد. موضوع مربوط به گذشته بوده است. اما یک نفر پی به آن موضوع برده و فهمیده که چه اتفاقی برای شما افتاده است. و حالا این داستان فاش شده است. همه از آن باخبر شده‌اند. و مطمئن هستید که خیلی از دوستانتان را از دست خواهید داد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

وقتی اتفاقی مثل این می‌افتد، واقعاً دردآور است، نیست؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

احتمال اینکه حسابی عصبانیتان کند هم زیاد است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و در چنین زمان‌هایی—در وسط عصبانیتتان—احساس می‌کنید باید به آن فرد که آن داستان را برملا کرده است، ضربه بزنید. احساس می‌کنید شما هم باید حرفی درست به همان اندازه بد بزنید یا حتی بدتر از آن. دوست دارید به کسی که به شما صدمه زده است، صدمه بزنید. دوست دارید برای کار بدی که در حقتان شده است، انتقام بگیرید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آیا این همان احساسی نیست که در این لحظه تجربه می‌کنید؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خوب با این احساس آشنا هستید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

احساس مورد خیانت قرار گرفتن از طرف کسی که به او اعتماد کرده بودید. شما به او چیزی گفته بودید—اطلاعاتی به او داده بودید که دوست داشتید محرمانه باقی بماند. ممکن است واقعاً یک راز نبوده باشد اما هیچ دلیلی هم نداشته است که آنها آن مطلب را با کس دیگری هم در میان بگذارند. اما اینکار را کرده‌اند. و قبل از اینکه بفهمید، موضع را به یک نفر دیگر هم گفته است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بعد یکدفعه می‌بینید که دچار مشکل شده‌اید، بی هیچ دلیلی!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یا چیزی را از دست داده‌اید که داشتنش حق شما بوده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

انتقام یا بخشش؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

احساس می‌کنید به شما خیانت شده است!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

احساس می‌کنید چیزی از شما دزدیده شده است!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

احساس می‌کنید صدمه دیده‌اید!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و در چنین لحظاتی، خیلی طبیعی است که بخواهید شما هم به آن فرد ضربه بزنید. این طبیعی‌ترین احساسی است که ممکن است داشته باشید. می‌خواهید کاری بکنید که آن فرد هم همان احساس شما را تجربه کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این یک حس کاملاً طبیعی است. هر روز، در سرتاسر جهان اتفاق می‌افتد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این احساس واقعاً طبیعی است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اما آیا می‌دانید که خداوند در کتب آسمانی درمورد چنین لحظاتی حرف زده است؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

او می‌گوید، "به دنبال انتقام نباشید. ببخشید."

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و حالا موضوعی پیش می‌آید که اصلاً آسان نیست.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای بیشتر ما، بخشیدن دیگران چندان ساده نیست. خیلی سخت که در چشمان آن فرد نگاه کنیم—کسی که ضربه بدی به شما زده است یا کسی که چیزی بسیار باارزش را از شما دزدیده است—و به او بگوییم، "اشکالی ندارد، می‌بخشمت."

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حتی اگر آن فرد از شما عذرخواهی کند، و حتی اگر از ته دل بگوید، "برای کاری که کردم واقعاً متاسفم. واقعاً اشتباه کردم." حتی وقتی این اتفاق می‌افتد، باز هم بخشیدن آسان نیست.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هست؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گذشتن از آن عصبانیت آسان نیست.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گذشتن از آن احساس بدی که آن فرد در شما ایجاد کرده آسان نیست.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حتی ممکن است از آن فرد متنفر شوید. و گذشتن از آن آسان نیست.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آیا می‌توانید تصور کنید که 15 سال در زندان ماندن برای جرمی که مرتکب نشده‌اید یعنی چه؟ و بعد تصور کنید که در آخرهای گذشت آن 15 سال، آزادتان می‌کنند چون یک نفر تحقیق و بررسی کرده است و حقیقت را کشف کرده که شما تمام این مدت راست می‌گفتید. که بی‌گناه بودید و آن جرم را مرتکب نشده بودید. کس دیگری مقصر آن ماجرا بوده است. و حالا که آن فرد بالاخره اعتراف کرده است، بخشش یا انتقام؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آیا می‌توانید حس زمانی که از در زندان بیرون می‌آیید را درک کنید؟ اینکه ازاد شوید واقعاً عالی است، نیست؟ اما چه حسی درمورد آن فرد که باعث شد 15 سال از زندگیتان را در زندان بگذرانید خواهید داشت؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این یک داستان واقعی است، چند وقت پیش آن را شنیدم. واقعاً اتفاق افتاده بود. اما مسئله جالب این بود که مردی که تمام آن مدت در زندان مانده بود حتی عصبانی هم نبود. فقط از اینکه آزاد شده بود احساس خوشحالی می‌کرد. آن مرد گناهکار را هم بخشید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشش!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای بیشتر ما آسان نیست. اما همه باید هرازگاهی بخشش داشته باشیم. و همه ما بخاطر خودمان نیازمند بخشش هستیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به کارهایی فکر کنید که درحق دیگران کرده‌اید.

 

 

 

 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: خواندنی ، ،
برچسب‌ها:
[ 24 / 7 / 1390برچسب:, ] [ 9:6 PM ] [ meysam ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

خداوندا برای همسایه که نان مرا ربود، نان برای عزیزانی که قلب مرا شکستند، مهربان برای کسانی که روح مرا آزردند، بخشش و برای خویشتن خویش ، آگاهی و عشق می طلبم . . . به توکل نام اعظمت 'بسم الله الرحمن الرحیم' ******************************** باسلام من میثم مدیر وبلاگ powerclassic ورود شما رو به این وبلاگ خوش آمد میگم برای دسترسی به تمامی مطالب به موضوعات مراجعه کنید ******************************** يادت باشه هيچ وقت عاشق نشي ، اگه عاشق شدي اين حرف رو يادت نره يادمان باشد ، در عشق گر به وصال يار نائل آمديم ، شكر خدا را گوئيم و سجدۀ شكر، و گر سرنوشتمان چيزي جز دوري يار و وصال در خيال نبود از آن پس جايگاه جسم و روح و قلب عاشقمان جاييست كه آن را نامند ، گورستان ******************************** به سلامتی اونایی که... درد و دل همه رو گوش میدن...... اما معلوم نیست خودشون کجا درد و دل میکنن... سلامتی اونایی که به ظاهر آرومن ولی توی دلشون سونامی هست سلامتی اونایی که به پدر و مادرشون احترام میذارن و میدونن تو خونه ای که بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نمیشوند . . به سلامتی کسی که دید تو تاکسی بغلیش پول نداره ب راننده گفت :پول خورد ندارم واسه همه رو حساب کن....! سلامتي بيل! که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر مي‌شه سلامتی اونايی که بی کسن ولی ناکس نیستن.. سلامتیه همه اونایی که خطشون اعتباریه ولی معرفتشون دایمیه! به سلامتی دریا: نه به خاطر بزرگیش….. واسه یک‌رنگیش به سلامتی اشک که وقتی میاد طرف خالی می‌شه و بقیه پر سلامتی‌ اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی‌... انگشت کوچیکهٔ عشقمم نیستی سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه ترکمون کنن درکمون میکنن سلامتی اون دلی که هزار بار شکست ولی هنوزم شکستن بلد نیست به سلامتی دیوار که هر مرد و نامردی بهش پشت کرد و به هیشکی پشت نکرد به سلامتي اوني که باخت تا رفيقش برنده باشه سلامتی خودش، خودم و خودت. همه اونایی که دوستشون داریم و نمیدونن، دوستمون دارن و نمیدونیم ******************************** گاه دلتنگ میشوم .... دلتنگ تر از همه دلتنگی ها... گوشه ای می نشینم...... و حسرت ها را می شمارم... باختن ها را و صدای شکستن ها را... نمیدانم من کدام امید را نا امید کردم... کدام خواهش را نشنیدم... وبه کدام دلتنگی خندیدم ... که این چنین دلتنگم... ******************************** کسی که برای بودنت خدا را شکر نمی کند برای برگشتنت نیز دعا نخواهد کرد ******************************** گاهی خدا درها رو میبنده و پنجره ها رو قفل می کنه زیباست اگه فکر کنی شاید بیرون طوفانه و خدا میخواد از تو محافظت کنه ******************************** وقتي خاطره هاي آدم زياد ميشه ديوار اتاقشون پر عکس ميشه اما هميشه دلت واسه اوني تنگ ميشه که نميتوني عکسشو به ديوار بزني ******************************** صبورانه در انتظار زمان بمان هرچیز در زمان خودش رخ میدهد.باغبان حتی اگر باغش را غرق آب کند درختان خارج از فصل خود میوه نمیدهند! ******************************** دل کندن اگر آسان بود فرهاد به جای بیستون دل می کند نه کوه!! ******************************** زندگی با هم تلخیاش یه درس خوب بهم داد اونم اینه که رفیق اونی نیست که باهاش خوشی رفیق اونیه که بی اون داغونـــــــــــــــــــــی... ******************************** وقتی سکوت خدا را در برابر راز و نیاز دیدی ، نگو خدا با من قهر است ! او به همه کائنات فرمان سکوت داده تا حرف تو را بشنود پس حرف دلت را بگو ******************************** ایستادگی کن تا روشن بمانی شمع های افتاده خاموش می شوند ******************************** هميشه يادت باشه چيز ي كه امروز دار ي شايد آرزوي ديروزت بوده و بزرگترين آرزوي فردات . پس هميشه سعي كن قدر چيزي كه امروز داري رو خوب بدوني !!! ******************************** خداوند همه چيز را در يك روز نيافريده است پس چه چيز باعث شده كه من بينديشم كه مي توانم همه چيز را در يك روز بدست بياورم ******************************** بگذار آدمها تا ميتوانند سنگ باشند، تو از نژاد چشمه باش ******************************** اعتبار آدمها به حضورشان نیست به دلهره ای است که در نبودنشان درست می کنند . . . ******************************** زندگی کن ، حتی اگر بهترینهایت را از دست دادی چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر برایت میسازد ... ******************************** نسيم دانه را از دوش مورچه انداخت... مورچه دانه را دوباره بر دوشش گذاشت و به خدا گفت: " گاهي يادم ميرود که هستي ، کاش بيشتر نسيم مي وزيد... " ******************************** همیشه از فاصله ها گله میکنیم شاید یادمان رفته که در مشق های کودکی برای فهمیدن کلمات کمی فاصله هم لازم بود! ******************************** هر از گاهی دریا هوس میکنه به ساحلش سری بزنه مهم نیست ساحل تحویلش میگیره یا نه ، مهم اثبات وفاداریه دریاست ******************************** برای کسی بسوز که برای خاموش کردنت از اشکش مایه بذاره . . . ******************************** به قول مرشد دل بی درد وجود نداره اگه باشه یک تیکه گوشته اگه تلاطم نداشته باشه میشه لجن مومنه که باید روزی هفتاد تا درد بکشه ******************************** ای شقایق ما جماعت هر چی میکشیم از خودمونه بیاموزیم اگر کسی یادمان نکرد یادش کنیم شاید او تنها تر از ما باشد ******************************** meysam3572@yahoo.com meysam3572@gmail.com
آرشيو مطالب
مهر 1396
شهريور 1396 مرداد 1396 آبان 1395 مهر 1395 شهريور 1395 تير 1395 اسفند 1394 آذر 1394 آبان 1394 مهر 1393 مرداد 1393 خرداد 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آذر 1392 ارديبهشت 1392 اسفند 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390 آذر 1390 آبان 1390 مهر 1390 شهريور 1390 مرداد 1390 تير 1390 خرداد 1390 ارديبهشت 1390 فروردين 1390 اسفند 1389 بهمن 1389
امکانات وب