سلام روزگار.... (ازدست عزیزان چه بگویم گله ای....)
| ||
|
نه به خاطرِ میوش، به خاطرِ سایش.
نه به خاطرِ بلندیش، واسه اینکه هیچوقت پشتِ آدم روخالی نمیکنه.
که سهرنگه، تخممرغ! که دورنگه، رفیق! که یهرنگه.
(به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمیدونن، دوسمون دارن و نمیدونیم.)
نه به خاطر اینکه درازه، به خاطر اینکه به هم پیوستس.
نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «یار»ش.
نه به خاطر (شل)ش، به خاطر(غم)ش.
نه به خاطر کرمبودنش،به خاطر خاکیبودنش
که هم مردا از روش رد میشن هم نامردا !
که اونجا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن.
که ماهی گندیدههاشو دور نمیریزه.
به سلامتی سنگ بزرگ دریا!که سنگای دیگه رو میگیره دورش.
که هرچه قدر بره تو خاک، بازم برّاقتر میشه.
که یه تنه یه اتوبان رو حریفه.
(عرض شودکه عقرب وقتی تو آتیش میره و دورش همش آتیشه با نیشش خودش میکُشه که کسی نالههاشو نشنوه)
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: خواندنی ، ، برچسبها: |
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |