مرا در وادی عشق خودت، مجنون چرا کردی؟
رها ما را، میان درد روز افزون چرا کردی؟
یکایک دردهایم را تو، می دانی و درمانی،
مرا، در وادی عشق خودت،مجنون چرا کردی؟
تورا تا دیده ام،دنیای من رنگی دگر دارد.
ولی با من بگو جانا که این افسون، چرا کردی؟
رها چون میشوم در خاطرات اولین دیدار،
از ان ساعت مرا،اواره هامون چرا کردی؟