آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه ی مردم گام های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابـِل بر تخت شهریاری نشستم. مردوک خدای بزرگ دل های پاک مردم بابل را متوجه من کرد … زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم
***
ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاه های مقدسش قلب مرا تکان داد
***
من برای صلح کوشیدم
***
من برده داری را بر انداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم.
***
فرمان دادم که همه ی مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند
***
فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.
***
... خدای بزرگ از کردار من خشنود شد … او برکت و مهربانی اش را ارزانی داشت.
***
من همه ی شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم.
***
فرمان دادم تمام نیایشگاه هایی که بسته شده بودند را بگشایند
***
همه ی خدایان این نیایشگاه ها را به جاهای خود بازگرداندم.
***
همه ی مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه های خود برگرداندم
***
و خانه های ویران آنان را آباد کردم.
***
همه ی مردم را به همبستگی فرا خواندم.
***
همچنین پیکره ی خدایان سومر و اَکـَد را که نَبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودی مَردوک خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاه های خودشان بازگرداندم بشود که دل ها شاد گردد.
***
من برای همه ی مردم جامعه ای آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم.
ارسال توسط علی لطفی من مایعه حیاطم
کـوروش نامت جاویدان و روزت مبارک وگرامی بـاد...
آبان ماه مطابق با بیست این روز به مناسبت تكمیل تصرف امپراتوری بابل به دست ارتش ایران (اكتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد) و پایان دوران ستمگری در دنیای باستان برقرار شده است .
در چنین روزی، كورش بزرگ پس از گشودن دروازهی شهر بابل، اندر آن شهر بزرگ و با شكوه و بسیار كهن شد. مردم بابل گمان می كردند كه اكنون با چپاول و كشتار و دست درازی به جان و دارایی و زنانشان روبرو خواهند شد و سپس فرمانروایی زورگو و ستمگر بر آنان شهریاری خواهد كرد ولی كورش بزرگ و سربازانش نه تنها چنین نكردند بلكه کورش فرمان آزادی و برابری داد.
فرمانی كه در سال ١٩٧١ میلادی از سوی (سازمان ملل متحد) نخستین (منشور) آزادی مردم در جهان شناخته شد.
كورش بزرگ ، کشورهای شکست خورده را وادار به فرمانبرداری نمیکرد و آنان میتوانستند فرمانروای خود را خود برگزینند،كه نام آن ساتراپ (ایالت) بود.
ساتراپهای امپراتوری ایران همان آزادی گزینشی را دارا بودند كه امروزه در ایالات متحده ...میبینیم.
هوشمندی کورش بزرگ برآیند آمیختگی دو تیرهی بزرگ آریایی ، پارس و ماد (ماد برابر با آذریان و کُردان) بود.
آمیختگی این دو تیره ایران بزرگ را ساخت ، کورش بزرگ را پدید آورد و در كارنامهی جهان شگفتی آفرید.
این آمیختگی پارس و ماد یا پارس و آذری و كُرد ، هرگز جدا شدنی نیست و یک پارچگی این بوم را در پناه خود دارد.
و چنین گفت کورش بزرگ ، آن ابر مرد كارنامه تاریخ جهان:
«فرمان دادم تا كالبدم را بدون تاپوت (تابوت) و مومیایی به خاك به سپارند ، تا پاره های تنم ، خاک ایران را درست كند...
من یاور یقین و عدالتم ، من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی آنها شادمانی من است.
روانش شاد و روز پاترمی (ملی) ایران
و نهم اكتبر روز جهانی كوروش (سایرس دی) نام گذاری شده است كه از دیر
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: خواندنی ، ،
برچسبها: