سلام روزگار.... (ازدست عزیزان چه بگویم گله ای....)
| ||
|
وقتی تنهاییم، دنبال دوست می گردیم
پیدایش که کردیم، دنبال عیب هایش می گردیم
وقتی که از دست دادیمش، دنبال خاطراتش می گردیم
و همچنان تنها می مانیم
هیچ چیز آسان تر از قلب نمی شکند
چشمانم را می بندم ...
خواب مرا می برد...
و رویایی تو را در نبودنت برایم به رخ می کشد
میدانی؟نمیشود زمان را برگرداند...
باید با زمان رفت...
باید با زمان گم شد ...
باید در انتهای زمان به آغاز تو رسید ....
خدایا
از عشق امروزمان چیزی برای فردا کنار بگذار.
نگاهی ،
یادی ،
تصویری ،
خاطره ای
برای هنگامی که فراموش خواهیم کرد
روزی چقدر عاشق بودیم
اینجا آسمان از دل من تیره تر است ، روزگارم ابریست
من اگر تنهایم ، یاد تو با من هست
مهربانم روزگارم ابریست
کاش این بار جای خورشید تو آفتاب شوی . . .
دیدن عکست تمام سهم من است
از "تو "
آن را هم جیره بندی کرده ام
تا مبادا
توقعش زیاد شود!!
دل است دیگر . . .
ممکن است فردا خودت را از من بخواهد!!!
دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهی فکر میکنی تمام شده
اما یک دفعه
همه ات را آتش میزند . . .
یاد سهراب بخیر
آن سپهری که تا لحظه خاموشی گفت
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود گر نشود
حرفی نیست
اما نفسم میگیرد در هوایی که نفسهای تو نیست ..
ای کاش انسانها همانقدر که ازارتفاع میترسیدند , کمی هم از پستی هراس داشتند !!
دلم که تنگ میشود
دست به دامان پنجره ها می شوم
دلم که تنگ می شود
بوی خاک باران خورده به دادم می رسد
خاک باران خورده
برگهای خیس
خدای مهربان
تنهایی که فشار می آورد
همه نیست می شوند !
دلبستگی مثل برگ درخته وقتی از درخت کنده میشه باز به پاش میفته...
مثل ساحل آرام باش
تا مثل دریا بیقرارت شوند ..
روزگار را گذراندیم که به خوشبختی برسیم
اما دریغ که خوشبختی همان روزگاری بود
که گذشت
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: خواندنی ، ، برچسبها: |
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |